به گزارش مشرق، داستان قهرمانی استقلال در آسیا از ۵۲ سال پیش شروع شد؛ بیستو یکم فروردینماه سال ۱۳۴۹؛ سرآغاز تبدیل شدن آبیپوشان تهرانی به پرافتخارترین تیم ایرانی قاره کهن.
سومین دوره مسابقات جام باشگاههای آسیا در سال ۱۹۷۰ به میزبانی ایران و در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار شد.
هشت تیم در دو گروه این رقابتها را آغاز کردند. استقلال که به عنوان نماینده ایران در این رقابتها شرکت کرده بود، در گروه اول با هومنتمن بیروت لبنان، سلانگور مالزی و سندرز سریلانکا قرار داشت که نماینده سریلانکا از حضور در رقابتها انصراف داد.
استقلال با دو پیروزی به عنوان تیم اول از گروه خود صعود کرد و در مرحله نیمهنهایی نماینده اندونزی را ۲ بر صفر از پیش رو برداشت. در دیگر بازی نیمهنهایی هومنتمن بیروت لبنان به دلیل اعتراض به سیاستهای اشغالگرایانه رژیم صهیونیستی انصراف داد تا هاپوئل تلآویو حریف استقلال در فینال شود.
ورزشگاه شهید شیرودی که آن روزها امجیدیه نامیده میشد، پر از تماشاگرانی بود که از شب بازی در بیرون ورزشگاه خوابیده بودند تا بتوانند این مسابقه حساس را از نزدیک تماشا کنند. این بازی برای فوتبال ایران اینقدر مهم بود که حتی پرسپولیسیها نیز با پرچمهای قرمز برای تشویق استقلال حاضر شده بودند. استقلال در این رقابتها از چهار بازیکن کمکی به نامهای غلام وفاخواه (عقاب) فریدون معینی (پیکان) مسعود معینی (بانک ملی) و محمود خوردبین (پرسپولیس) در ترکیب خود استفاده میکرد.
رایکوف مردی که معمار فوتبال استقلال پیش از انقلاب نامیده میشد، برای این مسابقه ناصر حجازی، مسعود لواسانی، کارگرجم، منصور پورحیدری، مسعود معینی، فریدون معینی، کاپیتان علی جباری، کارو حق وردیان، جواد قراب، غلامحسین مظلومی و غلام وفاخواه را به زمین فرستاد.
مسعود معینی یکی از زنندگان گل قهرمانی استقلال در فینال آسیا محسوب میشود. بازیکنی که در آن روز به یاد ماندنی ۱۸ سال سن داشت؛ او که در پست دفاع چپ به میدان رفت حرفهایش را اینگونه شروع میکند: بازی روز جمعه برگزار شد. وقتی به ورزشگاه رسیدیم جمیعت زیادی بیرون ورزشگاه ایستاده و موفق به ورود نشده بودند. سکوهای امجدیه نیز پر بود. استرس داشتیم که خدای ناکرده نتوانیم موفق بشویم.
وی ادامه داد: هاپوئل تیم خوب و قدرتمندی بود و بازیکنان این تیم میخواستند هر طور شده در این بازی به پیروزی رسیده و قهرمان شوند. من در دفاع چپ بودم و یادم میآید بهترین بازیکن این تیم که فوتبالیست مطرحی بود، در پست گوش راست بازی میکرد و در طول ۱۲۰ دقیقه بازی دوئلهای زیادی با هم داشتیم.
در آن مسابقه استقلال برخلاف جریان بازی گل اول را دریافت کرد. سکوت استادیوم امجدیه را فرا گرفت، رایکوف دست به ریسکی زد که همه حیرت زده شدند؛ او علی جباری کاپیتان تیمش را بیرون کشید و مهدی حاج محمد را به زمین فرستاد! ریسک رایکوف جواب داد و استقلال توپ و میدان را در اختیار گرفت. هشت دقیقه به پایان مسابقه وقت باقی مانده بود که مهدی حاجمحمد توپ را روی دروازه هاپوئل سانتر کرد و غلام وفاخواه با یک پرش تماشایی با ضربه سر بازی را به تساوی کشاند. این گل باعث شد تا مسابقه در وقتهای قانونی با تساوی یک بر یک به پایان برسد.
در وقتهای اضافی استقلال به گل رسید؛ گلی که باعث شد تا اولین قهرمانی آبیها در آسیا شکل بگیرد. مسعود معینی لحظه به لحظه گلی را که به ثمر رسانده است به خاطر دارد: در آن زمان مثل حالا نبود که مدافعان جلو بکشند. معمولا مربیان به دفاع ها میگفتند از نیمه زمین جلوتر نروند. در وقتهای اضافه خطا به سود استقلال اعلام شد. خدابیامرز منصور پورحیدری توپ را فرستاد و مدافع هاپوئل توپ را دفع کرد. توپ برگشتی روی سینه من فرود آمد که آن را کنترل کرده و جلوی پای راستم انداختم. بعد با ضربهای که هم قدرت و سرعت زیادی داشت شوت زدم و توپ به گوشه دروازه حریف رفت و به تور چسبید.
احساس او پس از این گل شنیدنی است: ورزشگاه امجدیه دور سرم چرخید. انگار روی آسمانها پرواز میکردم. بعد از این که گل را زدم روی زمین افتاد. فریدون، برادرم، که در آن تیم هم بازیام بود، مرا از روی زمین بلند کرد و گفت «مسعود، میدانی دست به چه کار بزرگی زدهای، میدانی چه کار کردی؟ بچه بلند شو استقلال قهرمان آسیا شد». بعد از اینکه سوت پایان مسابقه به صدا درآمد، به سمت رایکوف رفتم و او را بغل کردم و اشک ریختم. یک عکاس عکسی گرفت که تاریخی شد. مجله کیهان ورزشی فردای آن روز آن عکس را روی جلد خود برد و نوشت «اشک مقدس برای پیروزی».
شعارهای تمام حاضران در ورزشگاه که از پیروزی استقلال شاد بودند، رنگ و بوی سیاسی گرفت. روز قبل از بازی فردی که تاجر و مالک ساختمان پلاسکو بود، بلیتهای روبروی جایگاه را خرید تا افراد حاضر در این جایگاه، نماینده رژیم صهیونیستی را تشویق کنند. مردم به واسطه تنفر از رژیم صهیونیستی، به دنبال بیان احساسات خود بوده و در ورزشگاه امجدیه فریاد مرگ بر اسراییل سر دادند.
تهران پر از جشن و شادی شد، این جشن تا صبح ادامه داشت؛ کارناوال شادی از ورزشگاه امجدیه تا هتل محل اقامت آبیپوشان شکل گرفت و حتی مردمی که برای این جشن خیابانی در تهران مانده بودند، نماز صبح را در پارک ساعی اقامه کردند.